از دو روز پیش که فاطمه منو به این چالش دعوت کرده، دارم فکر میکنم به عنوان یکی سازگارترین موجودات این کرهی خاکی که اگه بگن "از این به بعد به فرستادن علامت با دود میگیم وبلاگ نویسی" هم بلافاصله میرم دنبال جمع کردن هیزم، چه توقعی میتونم از بیان داشته باشم؟
اما کمکم یه چند مورد یادم افتاد.
۱- به شخصه با این که تو گوشی سایت باز کنم مسئلهای ندارم. اما بارها پیش اومده که خواستم پستی رو ویرایش کنم، اما به علت وجود یه آهنگ تو اون پست، این امکان
از دو روز پیش که فاطمه منو به این چالش دعوت کرده، دارم فکر میکنم به عنوان یکی سازگارترین موجودات این کرهی خاکی که اگه بگن "از این به بعد به فرستادن علامت با دود میگیم وبلاگ نویسی" هم بلافاصله میرم دنبال جمع کردن هیزم، چه توقعی میتونم از بیان داشته باشم؟
اما کمکم یه چند مورد یادم افتاد.
۱- به شخصه با این که تو گوشی سایت باز کنم مسئلهای ندارم. اما بارها پیش اومده که خواستم پستی رو ویرایش کنم، اما به علت وجود یه آهنگ تو اون پست، این امکان
انواع مراکز خرید
رشد و توسعه ی خرید و فروش سبب پیدایش نظم و ترتیب حرفه ای و گردآمدن در اماکن و بازارهای خاص خود گردید. شهرها در چهارچوب «سرمایه داری غیرفعال» که هانس بوبک آن را تشریح نموده است، بر محیط روستایی تسلط پیدا کرده اند. با توجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل تولیدی هر شهر، کیفیت و وسعت بازارهای شهری به بازارهای مختلفی بر می خوریم که هریک دارای قلمرو و عملکردی متفاوت از دیگری است. البته باید توجه داشت که توسعه ی تجارت، مادامی که تحت ت
درباره این سایت